انواع قالب های شعری

09 ارديبهشت 1402
نویسنده:  

قالب شعر به شکل شعر گفته می‌شود که بر دو نوع است: شکل ظاهری و شکل درونی (یا شکل ذهنی). شکل ظاهری که شامل وزن یا بی‌وزنی، تساوی مصرع‌ها و یا کوتاهی و بلندی آنها، قافیه‌ها - در صورتی که قافیه‌ای وجود داشته باشد- و صداها و حرکات ظاهری کلمه می‌شود.

منظور از قالب یک شعر، شکل آرایش مصرع ها و نظام قافیه آرایی آن است. شعر به مفهوم عام خود نه در تعریف می گنجد و نه در قالب، ولی شاعران و مخاطبان آنها، به مرور زمان به تفاهم هایی رسیده اند و شکلهایی خاص را در مصراع بندی و قافیه آرایی شعر به رسمیت شناخته اند. به این ترتیب در طول تاریخ، چند قالب پدید آمده و ؛ شاعران کهن ما کمتر از محدوده این قالبها خارج شده اند. فقط در قرن اخیر، یک تحوّل جهش وار داشته ایم که اصول حاکم بر قالبهای شعر را تا حدّ زیادی دستخوش تغییر کرده است.


قالب شعر به شکل شعر گفته می‌شود که بر دو نوع است:


شکل ظاهری و شکل درونی (یا شکل ذهنی). شکل ظاهری که شامل وزن یا بی‌وزنی، تساوی مصرع‌ها و یا کوتاهی و بلندی آنها، قافیه‌ها : - در صورتی که قافیه‌ای وجود داشته باشد - و صداها و حرکات ظاهری کلمه می‌شود.


قالب در شعر کلاسیک فارسی، شکل ظاهری است که قافیه به شعر می‌بخشد. طول هر مصرع، چیدمان هجاهای هر مصرع، تعداد ابیات، آرایش مصرع‌ها، قافیه آرایی آنها و حتی عاطفه انتقالی شاعر به خواننده دیگر عوامل تعیین کننده قالب ظاهری شعرند.


بیت : کمترین مقدار شعر یک بیت است.


مصراع: هر بیت شامل دو قسمت است هریک از این بخش ها یک مصراع نام دارد کمترین مقدار سخن موزون یک مصراع است.


وزن شعر: آهنگ خاصی که در تمام مصراعهای یک شعر یکسان است همان وزن شعر نامیده می شود.


ردیف: کلمات هم معنی و مستقلی که در پایان مصراعها عیناً تکرار می شود ردیف نام دارد. شعری که ردیف دارد (مردّف) خوانده می شود.


قافیه : کلمات هم آهنگ و هم وزن مصراعهای شعر را قافیه گویند.


ای ساربان آهسته ران کارام جانم می رود         وان دل که با خود داشتم با دلستانم می رود
                                    قافیه   ردیف                                               قافیه   ردیف

قافیه اجباری و ردیف اختیاری است ،ردیف همواره تابع قافیه است و بعد از آن می آید.

مصرّع : بیتی که هر دو مصراع آن قافیه داشته باشد مصرّع نام دارد.


قالب : شکلی که قافیه به شعر می بخشد قالب نام دارد . ( شعر سنتی قالب های متفاوتی دارد و شعر نیمایی (نو) قالب مشخصی ندارد.

قالب های شعری سنتی:


مثنوی :


شعری است بر یک وزن با بیت های مصرع ، که هر بیت قافیه ای جداگانه دارد . و چون هر بیت دارای دو قافیه است آن را مثنوی ( مزدوج یا دوتایی) نامیده اند . شعری که در آن هر بیت قافیه هایی مستقل و جدا از ابیات دیگر داشته باشد مثنوی ،یا دوگانی نام دارد.


مثنوی به سبب امکان نوکردن قافیه در هر بیت برای سرودن منظومه های بلند مناسب تراست. مثنوی از قدیمترین قالبهای شعر فارسی و مخصوص زبان فارسی است و در همه ادوار از آن استفاده می شده است .


موضوع مثنوی :


حماسی و تاریخی : شاهنامه فردوسی،اسکندر نامه نظامی
اخلاقی و تعلیمی: بوستان سعدی
عاشقانه و بزمی: خسرو شیرین نظامی، ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی
عارفانه : مثنوی معنوی مولانا ، منطق الطیر ، عطار نیشابوری

شکل گرافیکی قالب مثنوی:
-----------------*         ------------------*
-----------------+       -------------------+
-----------------#      ------------------- #
-----------------&      ------------------- &
و یا :
مثنوی را می توان به شکل زیر تصویر کرد:
......................الف      ...................... الف
...................... ب        ...................... ب
...................... ج         ...................... ج
...................... د          ...................... د
سرودن مثنوی از قرن سوم و چهارم هجری آغاز شده است که از بهترین مثنوی ها می توان به شاهنامه فردوسی، حدیقه سنایی، خمسه نظامی و مثنوی مولوی اشاره کرد.

مشخصات مثنوی :


1- تعداد ابیات مثنوی حداقل دو بیت است و حداکثر برای آن وجود ندارد .


2- مثنوی مناسب ترین قالب برای بیـان داستان ها و مطالب طولانی از جمله تواریخ و قصص است .


3- موضوع و درون مایه مثنوی حماسی ، تاریخی ، اخلاقی ، تعلیمی ، عاشقانه ، بزمی و عارفانه است .


مشهورترین مثنوی سرایان عبارتنداز : فردوسی ، نظامی ، اسدی توسی ، مولوی ، عطّار ، سعدی ، سنایی ، جامی ، پروین اعتصامی و شهریار .


نمونه ای از مثنوی از بوستان سعدی


حکایت
یکی گربه در خانه زال بود                      که برگشته ایام و بد حال بود
روان شد به مهمان سرای امیر                غلامان سلطان زدند شر به تیر
چکان خونش از استخوان می دوید           همی گفت و از هول جان می دوید
اگر جستم از دست این تیر زن                 من و موش و ویرانه پیر زن


غزل :


"غزل" در لغت به معنی "حدیث عاشقی" است. در قرن ششم که قصیده در حال زوال بود "غزل" پا گرفت و در قرن هفتم رسما قصیده را عقب راند و به اوج رسید. در قصیده موضوع اصلی آن است که در آخر شعر "مدح" کسی گفته شود و در واقع منظور اصلی "ممدوح" است اما در غزل "معشوق" مهم است و در آخر شعر شاعر اسم خود را می آورد و با معشوق سخن می گوید و راز و نیاز می کند. این "معشوق" گاهی زمینی است اما پست و بازاری نیست و گاهی آسمانی است و عرفانی.


ابیات غزل بین 5 تا 10 ییت دارد و دو مصراع اولین بیت و مصراع دوم بقیه ابیات هم قافیه اند.


شعری است بر یک وزن ویک قافیه به طوری که مصراع اول بیت نخست ، با همه ی مصراع های دوم ابیات دیگر هم قافیه باشد .


تذکر : نحوه ی تکرار قافیه در غزل همانند قصیده است .  


موضوع غزل : درون مایه غزل عاشقانه، عارفانه یا آمیزه های از این دو است و یا مضمونی اجتماعی دارد. (بیان عواطف و احساسات وصف طبیعت یا گفت و گو از ایام جوانی)


پیدایش غزل : غزل در قرن 6 هجری قمری رواج یافت بدین گونه که تغزل قصاید به صورت قالبی مستقل درآمد و غزل نام گرفت.


محتوای غزل در آغاز عاشقانه بود سپس عارفانه (قرن 7 و 8) و بدنبال آن در دوره مشروطیت جنبه اجتماعی به خود گرفت . غزل در روزگار ما نیز همواره از قالبهای درجه اول و محبوب شعر فارسی بوده است.


تخلّص شاعری : شاعر در پایان غزل نام خود یا تخلص شاعری خویش را می آورد.


غزل سرایان بزرگ شعر فارسی: شهریار- هراتی . رهی معیری . صائب تبریزی . حافظ . سعدی . مولوی . سنایی غزنوی

شکل گرافیکی قالب غزل :


-------------------*       -------------------*
-------------------         -------------------*
و یا :
......................الف    ...................... الف
...................... ب     ...................... الف
...................... ج      ...................... الف

مشخصات غزل :


1- تعداد ابیات غزل حداقل پنج بیت و حداکثر دوازده بیت است . ( گاهی غزل ها بیش از پانزده بیت هم یافت می شود . )
2- درون مایه و محتوای غزل بیان عواطف و احساسات ، عشق و عرفان و گاهی هم مضمون اجتماعی می باشد .
3- بیت اوّل غزل را مطلع بیت آخر آن را مقطع گویند . ( که هر کدام اگر به خوبی مطرح شوند حسن مطلع و حسن مقطع نام می گیرند . )
4- در غزل تنوع مطالب ممکن است . ( یعنی موضوع هر بیت می تواند با ابیات دیگر فرق داشته باشد.)
5- غزل از قرن ششم به وجود آمده است . ( در واقع همان تغزل قصیده است ) از آغاز پیدایش ، عاشقانه و با ظهور سنایی عارفانه می شود . )
6- با ظهور انقلاب مشروطه ، غزل مضمون اجتماعی نیز به خود می گیرد .
نکته : غزل عاشقانه را سعدی و غزل عارفانه را مولوی به اوج خود رساندند
حافظ که سر آمد غزل سرایان شعر فارسی است ، شیوه ی عاشقانه – عارفانه را به کمال رساند .
مشهورترین غزل سرایان عبارتنداز : حافظ ، سعدی ، مولوی ، صائب تبریزی ، عراقی ، فرخی یزدی ، رهی معیری ، شهریار و ...

فرق غزل و قصیده :


1- از نظر تعداد ابیات
2- درون مایه و محتوای
3- وحدت موضوع نکته : اگر شاعر بیت نخست مطلع غزل و قصیده خود را زیبا و دلپسند بیاورد ، از آن به حسن مطلع تعبیـر می شود به طوری که شنونـده برای شنیدن باقی سخـن تشـویق گردد .
نکته : اگر شاعر بیت آخر شعرش را ( معمولاً قصیده یا غزل ) به نحوی شیوا و دلنشین بیاورد که به عنوان حسن ختام در روح شنونده و خواننده اثر نیک و خوش باقی بگذارد ، از آن به حسن مقطع تعبیر می شود .
نمونه ای از غزل حافظ:
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی
دایم گل این بستان شاداب نمیماند
دریاب ضعیفان را در وقت توانایی
دیشب گله زلفش با باد همی کردم
گفتا غلطی بگذر زین فکرت سودایی
صد باد صبا این جا با سلسله میرقصند
این است حریف ای دل تا باد نپیمایی
مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد
کز دست بخواهد شد پایاب شکیبایی
یا رب به که شاید گفت این نکته که در عالم
رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجایی
ساقی چمن گل را بی روی تو رنگی نیست
شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی
ای درد توام درمان در بستر ناکامی
و ای یاد توام مونس در گوشه تنهایی
در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم
لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی
فکر خود و رای خود در عالم رندی نیست
کفر است در این مذهب خودبینی و خودرایی
زین دایره مینا خونین جگرم می ده
تا حل کنم این مشکل در ساغر مینایی
حافظ شب هجران شد بوی خوش وصل آمد
شادیت مبارک باد ای عاشق شیدایی

قصیده :


شعری است که مصراع اول و مصراعهای زوج آن با هم هم قافیه است و تعداد ابیات آن از پانزده بیت بیشتر است (تا هفتاد و هشتاد بیت)
موضوع قصیده: غالباً ستایش ، نکوهش وصف طبیعت با مسائل اخلاقی است.


هر قصیده چهار بخش دارد:


الف) تغزل : مقدمه قصیده است بامضامینی چون عشق ، یاد جوانی و وصف طبیعت
ب) تخلص: رابطه میان مقدمه باتنه اصلی قصیده است.
ج) تنه اصلی: مقصود اصلی شاعر با محتوایی چون مدح ،رثا، پند و اندرز، عرفان ، حکمت و...
د) شریطه: دعای جاودانگی ممدوح در پایان قصیده است.
مطلع: بیت اول قصیده را گویند.
مقطع: بیت آخر قصیده را گویند. به گفته ای قصیده مهمترین قالب شعری است چون میزان قوت و توانمندی شاعر را در شاعری می سنجد.
قصیده سرایان بزرگ شعر فارسی: رودکی ، فرخی سیستانی ، منوچهری،ناصر خسرو،مسعود سعد سلمان،انوری ،خاقانی قاآنی، ملک الشّعرای بهار، دکتر مهدی حمیدی ، امیری فیروزکوهی، و مهرداد اوستا

شکل گرافیکی قالب قصیده همانند غزل است .


نمونه ای از قصیده


قصیده "بهاریه" فرخی شامل صد و بیست و پنج بیت و در مدح سلطان محمود غزنوی است که برای نمونه ابیاتی از آن نقل می شود:
بهار تازه دمید، ای به روی رشک بهار
بیا و روز مرا خوش کن و نبید بیار
همی به روی تو ماند بهار دیبا روی
همی سلامت روی تو و بقای بهار
رخ تو باغ من است و تو باغبان منی
مده به هیچکس از باغ من، گلی، ز نهار!
به روز معرکه، بسیار دیده پشت ملوک
به وقت حمله، فراوان دریده صف سوار
همیشه عادت او بر کشیدن اسلام
همیشه همت او نیست کردن کفار
عطای تو به همه جایگه رسید و، رسد
بلند همت تو بر سپهر دایره وار
کجا تواند گفتن کس آنچه تو کردی
کجا رسد بر کردارهای تو گفتار؟
تو آن شهی که ترا هر کجا شوی، شب و روز
همی رود ظفر و فتح، بر یمین و یسار
خدایگان جهان باش، وز جهان برخور
به کام زی و جهان را به کام خویش گذار

طول قصیده از 15 بیت تا 60 بیت می تواند باشد.

دوبیتی


قالب شعری است که از دو بیت با قافیه هایی در مصراعهای اول ،دوم و چهارم درست شده است.
- وزن دوبیتی: وزن دوبیتی معمولاً مفاعیلن ،مفاعیلن، مفاعیل است و با رباعی فرق دارد.
- روش تشخیص رباعی از دو بیتی : 1- وزن 2- موضوع
- دوبیتی را در فارسی ((ترانه)) هم می گویند.
- موضوع دوبیتی : موضوع دوبیتی عارفانه و عاشقانه است.
- دوبیتی را بهترین قالب شعری در نزد روستاییان خوش ذوق و خوش لهجه است.
- معروفترین شاعران دوبیتی گو: بابا طاهر عریان و فایز دشتستانی
- شکل گرافیکی قالب دوبیتی :  دو بیت هم وزن است که از نظر شکل قافیه همانند رباعی است .


نمودار دوبیتی :


..................*      ......................*
..................         ....................*
نمونه:
ز دست دیده و دل هر دو فریاد               هر آنچه دیده بیند دل کند یاد
بسازم خنجری نیشش ز فولاد                زنم بر دیده تا دل گردد آزاد

رباعی :


"رباعی" از کلمه ی "رباع" به معنی "چهارتایی" گرفته شده است.
"رباعی" شعری است چهار مصراعی که بر وزن "لاحول و لاقوة الابالله" سروده می شود.
سه مصراع اول رباعی تقریباً مقدمه ای برای منظور شاعر هستند و حرف اصلی در مصراع چهارم گفته می شود.
قالبی ویژه­ ی شعرهای ایرانی است که چهار مصراع دارد و معمولا مصراع سوم آن قافیه ندارد. محتوای رباعی­ها بیشتر عارفانه، عاشقانه یا فلسفی است. خیام بزرگ­ترین رباعی سرای جهان است.

شکل رباعی


------------×           ------------×
------------             ------------×

نمونه هایی از رباعی:


هر سبزه که بر کنار جویی رسته است     ----    گویی زلب فرشته خویی رسته است
پا بر سر سبزه تا به خواری ننهی            ----     کان سبزه ز خاک لاله رویی رسته است         (خیام)


ترجیع بند :


غزل­ هایی است هم وزن با قافیه ­های متفاوت که بیت یکسان مُصرَّعی آن­ها را به هم می­پیوندند. به هر غزل یک «خانه» یا «رشته» و به بیت تکراری میان آن­ها «ترجیع» یا «برگردان» می­گویند.
قالب ترجیع بند ویژه­ی شعر فارسی است. درون مایه ­های ترجیع بند عشق، مدح و عرفان است.

شکل ترجیع بند


------------×       ------------×
------------        ------------×
------------       ------------×
------------#
------------#
------------+    ------------+
------------       ------------+
------------      ------------+
------------#
------------#


نمونه ای از ترجیع بند از دیوان سعدی


دردا که به لب رسید جانم ----- آوخ که ز دست شد عنانم
کس دید چو من ضعیف هرگز ----- کز هستی خویش در گمانم
پروانه ام اوفتان و خیزان ----- یکبار بسوز و وارهانم
گر لطف کنی به جای اینم ----- ورجور کنی سرای آنم
بنشینم و صبر پیش گیرم ----- دنباله کار خویش گیرم
زان رفتن و آمدن چگویم ----- می آیی و می روم من از هوش
یاران به نصیحتم چه گویند ----- بنشین و صبور باش و مخروش
ای خام، من این چنین در آتش ----- عیبم مکن ار برآورم جوش
تا جهد بود به جان بکوشم ----- و آنگه به ضرورت از بن گوش
بنشینم و صبر پیش گیرم ----- دنباله ی کار خویش گیرم
ای بر تو قبای حسن چالاک ----- صد پیرهن از جدائیت چاک
پیشت به تواضع است گویی ----- افتادن آفتاب بر خاک
ما خاک شویم و هم نگردد ----- خاک درت از جبین ما پاک
مهر از تو توان برید هیهات ----- کس بر تو توان گزید حاشاک
بنشینم و صبر پیش گیرم ----- دنباله ی کار خویش گیرم

مستزاد :


شعری است که به آخر هر مصراع آن واژه یا واژه­ هایی افزوده شود. افزوده­ های معنی مصراع پیشین و یا پسین خود را کامل می­ کنند.

هرکه گدای در مُشکوی توست          پادشاست
شه که به همسایگی کوی توست     چون گداست


قطعه :

 

شعری است حداقل دو بیت که معمولا مصراع­های زوج آن هم قافیه است. محتوای قطعه بیشتر اخلاقی، اجتماعی، آموزشی و تعلیمی، مدح و هجو است.


شکل قطعه


------------    ------------×
------------    ------------×
------------    ------------×
------------    ------------×

"قطعه" شعری است که معمولاً مصراع های اولین بیت آن هم قافیه نیستند ولی مصراع دوم تمام ادبیات آن هم قافیه اند. طول قطعه دو بیت یا بیشتر است.
قطعه را بیشتر در بیان مطالب اخلاقی و تعلیمی و مناظره و نامه نگاری بکار می برند. قدیمی ترین قطعه ها مربوط به ابن یمین است و از بین شاعران معاصر پروین اعتصامی نیز بیشتر اشعارش را در قالب قطعه سروده است. پروین اعتصامی مناظره های زیادی در قالب قطعه دارد از قبیل مناظره نخ و سوزن، سیر و پیاز و ......

شکل تصویری قطعه به شکل زیر است:


علت اسم گذاری قطعه این است که شعری با قالب قطعه مانند آن است که از وسط یک قصیده برداشته شده باشد و در واقع قطعه ای از یک قصیده است.
نشنیده ای که زیر چناری کدوبنی ----- بررست و بردمید بر او بر، به روز بیست
پرسیدازچنار که توچند روزه ای؟ ----- گفتا چنار سال مرا بیشتر ز سی است
خندید پس بدو که من از تو به بیست روز ----- برتر شدم بگوی که این کاهلیت چیست؟
او را چنارگفت که امروز ای کدو ----- باتو مراهنوز نه هنگام داوری است
فردا که بر من و تو وزد باد مهرگان ----- آنگه شود پدید که نامرد و مرد کیست!!!        (انوری)

مُسَمَّط :


شعری است که از رشته ­های گوناگون پدید می­آید. قافیه­ ی رشته­ ها متفاوت است و در هر رشته همه­ ی مصراع­ ها به جز مصراع آخر هم قافیه­اند. به هر بخش رشته می­گویند و به مصراع آخر هر رشته، بند گویند. در ضمن تمام بندها با هم هم قافیه می­باشند.


شکل مسمط


------------+ ------------+
------------+ ------------+ رشته
------------+ ------------# بند
------------× ------------×
------------× ------------× رشته
------------× ------------# بند

قالب ترکیب بند:

ترکیب بند چیست : قالب شعری ترکیب بند یکی از قالب­های شعری است و به این شکل است که چند بیت شعر بر یک وزن و قافیه بگویند؛ سپس یک بیت بگویند که قافیۀ آن با بیت­های قبل متفاوت باشد، اما با آنها هم­وزن باشد و پس از آن، چند بیت دیگر بر همان وزن بیاورند و دوباره بیتی بیاورند که قافیۀ آن با بیت­ های قبل متفاوت باشد و این کار چند بار تکرار شود. آن تک بیتی را که میان بخش­های این قالب شعر می ­آید، بندِ ترکیب گویند و هر یک از آن بخش ها را خانه و بند گویند.

چون در این نوع شعر، بندهای مختلف با هم ترکیب شده است، آن را ترکیب­ بند نامیده ­اند. ترکیب­ بند از قالب­ هایی است که به ندرت و بنا به ضرورت، توجه شاعران معاصر را در خدمت مضامین وصفی، عاشقانه و روایی به خود جلب کرد.


مثال و نمونه شعر ترکیب بند:


شعر ترکیب­ بند از وحشی بافقی:

در اینجا نمونه شعر ترکیب بند از وحشی بافقی را مشاهده میکنید:

دوستان شرح پریشانی من گوش کنید

داستان غم پنهانی من گوش کنید

قصه بی سر و سامانی من گوش کنید

گفت وگوی من و حیرانی من گوش کنید

شرح این آتش جان سوز نگفتن تا کی؟

سوختم سوختم این راز نهفتن تا کی؟

 

روزگاری من و دل ساکن کویی بودیم

ساکن کوی بت عربده‌جویی بودیم

عقل و دین باخته، دیوانهٔ رویی بودیم

بستهٔ سلسلهٔ سلسله مویی بودیم

کس در آن سلسله غیر از من و دل بند نبود

یک گرفتار از این جمله که هستند نبود

 

نرگس غمزه زنش این همه بیمار نداشت

سنبل پُرشکنش هیچ گرفتار نداشت

این همه مشتری و گرمی بازار نداشت

یوسفی بود ولی هیچ خریدار نداشت

اول آن کس که خریدار شدش من بودم

باعث گرمی بازار شدش من بودم

عشق من شد سبب خوبی و رعنایی او

داد رسوایی من شهرت زیبایی او

بس که دادم همه جا شرح دلارایی او

شهر پرگشت ز غوغای تماشایی او

این زمان عاشق سرگشته فراوان دارد

کی سر و برگ من بی سر و سامان دارد؟

 

چاره اینَست و ندارم به از این رای دگر

که دهم جای دگر دل به دل‌آرای دگر

چشم خود فرش کنم زیر کف پای دگر

بر کف پای دگر بوسه زنم جای دگر

بعد از این رای من اینست و همین خواهد بود

من بر این هستم و البته چنین خواهدبود

 

پیش او یار نو و یار کهن هر دو یکی‌ست

حرمت مدعی و حرمت من هردو یکی‌ست

قول زاغ و غزل مرغ چمن هر دویکی‌ست

نغمهٔ بلبل و غوغای زغن هر دو یکی‌ست

این ندانسته که قدر همه یکسان نبوَد

زاغ را مرتبه مرغ خوش الحان نبوَد

 

چون چنین است پی کار دگر باشم به

چند روزی پی دلدار دگر باشم به

عندلیب گل رخسار دگر باشم به

مرغ خوش نغمهٔ گلزار دگر باشم به

نوگلی کو که شوم بلبل دستان سازش

سازم از تازه جوانان چمن ممتازش

 

آن که بر جانم از او دم به دم آزاری هست

می‌توان یافت که بر دل ز منش باری هست

از من و بندگی من اگرش عاری هست

بفروشد که به هر گوشه خریداری هست

به وفاداری من نیست در این شهر کسی

بنده‌ای همچو مرا هست خریدار بسی

 

مدتی در ره عشق تو دویدیم، بس است

راه صد بادیهٔ درد بریدیم، بس است

قدم از راه طلب باز کشیدیم، بس است

اول و آخر این مرحله دیدیم، بس است

بعد از این ما و سر کوی دل‌آرای دگر

با غزالی به غزلخوانی و غوغای دگر

 

تو مپندار که مهر از دل محزون نرود

آتش عشق به جان افتد و بیرون نرود

وین محبت به صد افسانه و افسون نرود

چه گمان غلط است این! برود چون نرود؟

چند کس از تو و یاران تو آزرده شود

دوزخ از سردی این طایفه افسرده شود

 

ای پسر، چند به کام دگرانت بینم؟

سرخوش و مست ز جام دگرانت بینم

مایه عیش مدام دگرانت بینم

ساقی مجلس عام دگرانت بینم

تو چه دانی که شدی یار چه بی باکی چند؟

چه هوسها که ندارند هوسناکی چند

 

یار این طایفه ی خانه برانداز مباش

از تو حیف است، به این طایفه دمساز مباش

می‌شوی شهره به این فرقه هم‌آواز مباش

غافل از لعب حریفان دغاباز مباش

به که مشغول به این شغل نسازی خود را

این نه کاری‌ست مبادا که ببازی خود را

 

در کمین تو بسی عیب شماران هستند

سینه پردرد ز تو کینه گذاران هستند

داغ بر سینه ز تو سینه فکاران هستند

غرض اینَست که در قصد تو یاران هستند

باش مردانه که ناگاه قَفایی نخوری

واقف کشتی خود باش که پایی نخوری

 

گر چه از خاطر وحشی هوس روی تو رفت

وز دلش آرزوی قامت دلجوی تو رفت

شد دل‌آزرده و آزرده دل از کوی تو رفت

با دل پر گله از ناخوشی خوی تو رفت

حاش لله که وفای تو فراموش کند

سخن مصلحت‌آمیز کسان گوش کند

چهارپاره

اشعار فارسی در قالب های گوناگون از جمله : مثنوی ، غزل ، قصیده ، چهار پاره ، دوبیتی و… سروده می‌شود. در این مطلب قصد داریم قالب شعری چهار پاره را مورد بررسی قرار بدهیم . ( چهارپاره چیست ? )

چهار پاره ، دوبیتی هایی هست با قافیه های مختلف که در معنی به هم پیوسته اند و معمولاً مصراع های زوج هر دوبیتی هم قافیه می‌باشد .

____________ ____________?

____________ ____________?



____________ ____________?

____________ ____________?



___________ __________*

___________ __________ *



____________ __________×

__________ ___________ ×   

نمونه ای از چهارپاره

کند وی آفتاب به پهلو فتاده بود —– زنبورهای نور زگردش گریخته

در پشت سبزه های لگدکوب آسمان—– گلبرگ های سرخ شفق تازه ریخته



کف بین پیرد باد درآمد ز راه دور —– پیچیده شال زرد خزان را به گردنش

آن روز میهمان درختان کوچه بود —– تا بشنوند راز خود از فال روشنش



در هر قدم که رفت درختی سلام گفت—– هر شاخه دست خویش به سویش دراز کرد

او دست های یک یکشان را کنار زد —– چون کولیان نوای غریبانه ساز کرد



آن قدر خواند که زاغان شامگاه —– شب را ز لابلای درختان صدا زدند

از بیم آن صدا به زمین ریخت برگ ها—– گویی هزار چلچله را در هوا زدند



شب همچو آبی از سراین برگ ها گذشت —– هر برگ همچو نیمه دستی بریده بود

هر چند نقشی از کف این دست ها نخواند —– کف بین باد طالع هر برگ دیده بود



بلم آرام چون قویی سبکبار

به نرمی بر سر کارون همی رفت

به نخلستان ساحل قرص خورشید

ز دامان افق بیرون همی رفت

شفق بازیکنان در جنبش باد

شکوه دیگر و راز دگر داشت

به دشت پر شقایق باد سرمست

تو پنداری که پاورچین گذر داشت

جوان پارو زنان بر سینهٔ موج

بلم می‌راند و جانش در بلم بود

صدا سر داده مسکین در ره باد

گرفتار دل و بیمار غم بود


شعرای چهارپاره سرا

از معروف‌ترین شاعران در این قالب می‌توان از فروغ فرخزاد ، فریدون مشیری ، ملک الشعرای بهار، فریدون توللی ، هوشنگ ابتهاج ، نادر نادرپور، حمیدی شیرازی یاد کرد.


سیدنیما مجتبایی

نویسنده ، روزنامه نگار ، شاعر ، ترانه سر ا ،طراح ، گرافیست ، طراح سایت ، برنامه نویس تحت وب ، ،مستندساز ، تدوینگر ، مجری و مشاور چاپ و تبلیغات ، کارشناس فروش و بازاریابی اینترنتی

سوابق کاری :

خبرنگار هفته نامه کادح ، دبیر واحد رپرتاژ هفته نامه طاهر ، مدیر عامل آتلیه کادح ، مدیر و موسس گروه طراحان گیلان گرافیک ، مدیر فرهنگی هنری انجمن دیابت ، خبرنگار ویژه روزنامه اعتماد ، سردبیر هفته نامه آزاداندیشان ، سرپرست روزنامه اندیشه نو در استان گیلان ، دبیر حزب اسلامی کار در استان گیلان ، سرپرست روزنامه ملت ما در استان گیلان ، مدیر مسئول پایگاه خبری گیلانا ، رییس روابط عمومی شورای هماهنگی جبهه احزاب اصلاح طلب گیلان ، سردبیر روزنامه اقتصاد پویا در استان گیلان ، رییس روابط عمومی دانشگاه خانه کارگر گیلان .
.
در حال حاضر : صاحب و سردبیر پایگاه خبری تحلیلی سیاست گستر ، مدیر و موسس گروه طراحان گیلان گرافیک ، مدیر انفورماتیک شرکت تدبیر سبز شمال ، مشاور تبلیغاتی و مطبوعاتی شرکت پیشروتاب (گروه صنعتی دکتر برق لامع) ، مدیر وبسایت های گیلان گرافیک ، گیلاناگرافیک ، شهرآموزش 24 ، گراف آرتس ، گیل وب 24

وبگاه: atashofficial.ir

نظر شما

از پر شدن تمامی موارد الزامی ستاره‌دار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.

لوگو سیاست گستر

پایگاه خبری تحلیلی سیاست گستر با مجوز رسمی از اداره کل مطبوعات داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دارای شماره ثبت : 79142  به تاریخ : 1395/12/16

آدرس اینترنتی : www.siasatgostar.ir

آدرس ایمیل : info@siasatgostar.ir

تماس با سردبیر : 09385386207

بیشترین نظرات

ما از کوکی ها برای بهبود وب سایت استفاده می کنیم. برای مشاهده اطلاعات بیشتر مراجعه کنید به سیاست کوکی ها. من در سایت از کوکی ها استفاده می کنم. قبول کردن