سرویس سیاسی : حسین مرعشی، با تشریح وضعیت بحرانی «نه جنگ، نه صلح»، معتقد است تا رسیدن به ثبات پایدار، هرگونه بحث اصلاحات داخلی نابهجا است.
به گزارش سیاست گستر ، او در تحلیلی بیپرده، ضعف مدیریت احزاب، اقتصاد فلجشده و نقش بیبدیل لاریجانی و پزشکیان در خروج از این بنبست را برجسته میکند و هرگونه تغییر در صداوسیما را نامحتمل میخواند.
فضای سیاسی و اقتصادی ایران در حال حاضر در چنبرهای از نااطمینانی عمیق گرفتار شده است. این وضعیت که میتوان آن را «وضعیت معلق» نامید، جایی بین جنگ تمامعیر و صلح پایدار قرار دارد و مانند خوره، بنیانهای اقتصاد و انسجام اجتماعی را میخورد.
در چنین شرایطی، هرگونه حرکت اصلاحی، چه در عرصه سیاست داخلی و چه در عرصه سیاست خارجی، محکوم به شکست است مگر آنکه پیشنیاز اصلی آن (یعنی خروج از این وضعیت معلق و ایجاد ثبات) فراهم شود. این ثبات نیست که خود هدف نهایی است، بلکه بستری ضروری برای هرگونه تحول و اصلاحات بعدی به شمار میرود.
مرعشی برای عبور از این بحران، یک نقشه راه سهبعدی ترسیم میکند که اجرای هماهنگ آن را کلید موفقیت میداند. محور اول، معطوف به نقشه راه : سه گانه طلایی خروج از بحران است. انتصاب اخیر علی لاریجانی در شورای عالی امنیت ملی، نه یک چرخش سیاسی معمول، که یک فرصت استراتژیک تفسیر شده است. تأکید بر این است که لاریجانی باید در قامت یک «شخصیت ملی» و فراجناحی عمل کند، نه یک سیاستمدار اصولگرا. مأموریت او گردآوری «خرد ملی» و ارائه سناریوهای عملیاتی متنوع به بالاترین سطح تصمیمگیری است.
محور دوم، بر عهده دولت پزشکیان گذاشته شده است. از رئیسجمهور انتظار میرود با عزمی راسختر از سال اول، پیوندی استراتژیک با دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی برقرار کند.
این همکاری باید به تهیهای مشترک از گزینههای پیشرو بینجامد. در این نقشه، پزشکیان باید با شجاعت، از سناریوی برگزیده حمایت کند و اجرای آن را تضمین نماید، با این اطمینان که در سایه تصمیمگیری کارشناسیشده، حمایت نهادهای بالادستی را به همراه خواهد داشت.
محور سوم، خنثیسازی تندروها است. از نگاه مرعشی، تندروها ذاتاً فاقد وزن واقعی هستند. قدرت آنان نه از پشتیبانی مردمی، که از تعلل و اختلاف میان جریان اصلی و مجریان رسمی کشور نشأت میگیرد. اگر سه قوه و شورای عالی امنیت ملی با ارادهای واحد و بر مبنای کارشناسی قاطع عمل کنند، صدای تندروها در هیاهوی پیشرفت کشور محو خواهد شد.
یکی از تیزبینانهترین بخشهای این تحلیل، نگاه به آسیبشناسی ساختاری: فاجعه فقدان حزب قدرتمند است. مرعشی وضعیت احزاب ایران را به شدت مورد انتقاد قرار میدهد. وجود ۱۴۰ حزب ثبتشده را نشانهای از فقدان احزاب واقعی و کارآمد میداند که تنها به کمپینهای انتخاباتی (ضعیفترین کارکرد یک حزب) مشغول هستند. به باور او، کشور یا باید صادقانه به سمت یک نظام تکحزبی قدرتمند (مانند چین) که دارای کلانبرنامه و توان تربیت کادر است حرکت کند، یا با اصلاح قوانین، بستر ظهور دو یا سه حزب قدرتمند و مسئولیتپذیر را فراهم آورد.
وضعیت فعلی، که در آن «باندهای قدرت» جای احزاب را گرفتهاند، تنها به هرجومرج و فرافکنی دامن میزند.
اقتصاد در محاصره سیاست دیگر محور کلیدی این تحلیل است. مرعشی به وضوح اعلام میکند که مشکلات اقتصادی کنونی (از گرانی و بیکاری تا ناترازی انرژی) ریشهای سیاسی دارد.
تا زمانی که ثبات و امنیت پایدار برقرار نشود، هیچ راهکار اقتصادیِ صرف، قادر به نجات اقتصاد نخواهد بود. اقتصاد ایران در حالت «انتظار» و «آمادهباش» قرار دارد و این وضعیت، فشار غیرقابل تحملی بر مردم وارد میکند. اولویت مطلق، خروج از این وضعیت و ایجاد ثبات است تا اقتصاد بتواند نفسی تازه کند.
این تحلیل با چند پیشبینی و موضعگیری شفاف به پایان میرسد. مرعشی به صراحت اعلام میکند که نباید منتظر هیچ تغییری در صداوسیما باشید. همچنین، آزادی زندانیان سیاسی را یک «خواسته حداقلی» نیروهای سیاسی میداند و امیدواری خود را به اقدام قوه قضائیه در این زمینه ابراز میکند. در عرصه بینالملل، بر ضرورت تغییر راهبرد و انجام مذاکرات جدی با همه بازیگران، از جمله آمریکا و کشورهای عربی، برای خروج از انزوای کنونی تأکید میورزد.
در جمعبندی نهایی، این گفتوگو بیش از هر چیز یک هشدار استراتژیک است: اولویت امروز ایران «ثبات» است و همه انرژیها (از نقشآفرینی لاریجانی و پزشکیان گرفته تا عزم جریان اصلی کشور) باید معطوف به این هدف باشد. هرگونه انحراف از این مسیر، تنها به طولانیتر شدن دور باطل رنج اقتصادی و اجتماعی مردم خواهد انجامید.
- نویسنده : نیما مجتبایی
- منبع خبر : جماران/ بازنویسی شده توسط سیاست گستر
























































رضا
تاریخ : ۲۹ - مرداد - ۱۴۰۴مرعشی با شجاعت حرف زد. به خصوص در مورد احزاب و این که “۱۴۰ حزب یعنی هیچ حزب” واقعا حرف دل خیلیها رو زد. این همه حزب بیخاصیت فقط فضارو شلوغ کرده.
سلطانی
تاریخ : ۲۹ - مرداد - ۱۴۰۴دقیقا حق با ایشونه. مردم از گرونی و بیکاری دارن خفه میشن. الان وقت بحثهای حاشیهای و جانبی نیست. اول باید کشور از این وضعیت ناامن خارج بشه، بعد برسیم به بقیه بحثا
هانیه
تاریخ : ۲۹ - مرداد - ۱۴۰۴نکته جالب تأکید بر نقش “ملی” لاریجانی بود، نه اصولگرایی. اگر واقعا بتونه فراجناحی عمل کنه و خرد جمعی رو جمع کنه، شاید یه نقطه امید باشه. اما آیا بهش اجازه بدن؟
حق بین
تاریخ : ۲۹ - مرداد - ۱۴۰۴همه حرفها درسته، اما کی قراره اجرا بشه؟ این نقشه راه رو کی باید پیاده کنه؟ به نظر من باز هم حرف باقی میمونه و در نهایت به خاطر اختلافات، هیچی اتفاقی نمیافته.
کیهان
تاریخ : ۲۹ - مرداد - ۱۴۰۴جمله «اقتصاد در محاصره سیاست» رو خیلی قشنگ گفت. واقعا همینطوره. تا زمانی که مسئله اصلی سیاسته، اقتصاد فقط داره قربانی میشه و مردم دارن ضرر میکنن
لادن
تاریخ : ۲۹ - مرداد - ۱۴۰۴آیا آقای پزشکیان واقعا اینقدر قدرت و جسارت داره که طبق این نقشه پیش بره؟ عملکرد سال اول خیلی قوی نبوده. به نظرم فشارها زیاد هست و شاید نتونه اونطور که باید ایستادگی کنه.
نسترن
تاریخ : ۲۹ - مرداد - ۱۴۰۴تأکید ایشون بر لزوم مذاکره و تغییر راهبرد بینالمللی خیلی مهمه. ادامه انزوا یعنی ادامه فقر. باید شجاعت دیپلماتیک به خرج داد و با دنیا تعامل کرد.
رامین
تاریخ : ۲۹ - مرداد - ۱۴۰۴مرعشی خوب مشکلات رو گفت، اما راه حلهاش خیلی آرمانی به نظر میرسه. مثلا “گردآوری خرد ملی” چطور ممکنه؟ در عمل که هر جناحی فقط به فکر منافع خودشه