توپ را به زمین حریف پاس دادن ؛ هزینه‌های استراتژیک یک بیانیه
توپ را به زمین حریف پاس دادن ؛ هزینه‌های استراتژیک یک بیانیه
تحلیل بیانیه جنجالی «آشتی ملی» جبهه اصلاحات؛ بررسی واکنش‌های تند اصولگرایان و انتقادات گسترده درون‌جناحی، و تأثیر این موضع‌گیری بر فضای سیاسی ایران و دولت پزشکیان .

سرویس سیاسی :  انتشار بیانیه «آشتی ملی» توسط جبهه اصلاحات، نه‌تنها اردوگاه رقیب که حتی پایگاه سنتی خود را نیز به میدان انتقادات تند کشاند. این حرکت که از سوی بسیاری، حتی نزدیکان به این جریان، به عنوان «پاس گلی استراتژیک به رقبا» توصیف شد، بار دیگر گسل‌های عمیق درون‌جناحی و محاسبات نادرست در سنجش فضای سیاسی کشور را عیان کرد.

به گزارش سیاست گستر ، فضای سیاسی ایران در هفته‌های اخیر، تحت تأثیر تنش‌های منطقه‌ای و چالش‌های داخلی، از حساسیت فوق‌العاده‌ای برخوردار بوده است.

در چنین شرایطی، هرگونه موضع‌گیری سیاسی، به ویژه از سوی جریان‌های اصلی، نیازمند محاسبه دقیق پیامدها و درنظرگیری حساسیت‌های امنیتی و ملی است.

بیانیه‌ای که نه بر پایه وفاق درونی که بر اساس دیدگاهی خاص منتشر شود، می‌تواند به جای ایجاد اتحاد، به عاملی برای عمیق‌تر شدن شکاف‌ها و تقویت رقبا تبدیل گردد.

طبیعی بود که اردوگاه اصولگرا، که همواره هرگونه گفت‌وگو با آمریکا را به مثابه تسلیم‌طلبی قلمداد می‌کند، با مواضع مطرح‌شده در این بیانیه به شدت مخالفت کند. اما شدت و حدت این واکنش‌ها قابل تأمل بود. روزنامه کیهان با قیاس این بیانیه با مواضع مقامات اسرائیلی، آن را «ترجمه فارسی سخنرانی نتانیاهو» خواند.

حسین شریعتمداری، سردبیر این روزنامه، با ادبیاتی تند، امضاکنندگان را «ستون پنجم دشمن» نامید که همسو با اهداف دشمن حرکت می‌کنند. این واکنش‌ها نشان می‌دهد که اصولگرایان، این بیانیه را نه یک موضع‌گیری سیاسی معمول، که یک خنجر از پشت به ارزش‌های نظام تفسیر کردند.

آنچه بیانیه جبهه اصلاحات را به یک بحران استراتژیک تبدیل کرد، نه نقدهای رقبا، که طوفان انتقادات از درون خود جناح چپ و میانه‌رو بود.

اکثریت قریب به اتفاق احزاب و چهره‌های شاخص اصلاح‌طلب و اعتدالگرا، به طور علنی از محتوای این اعلامیه اعلام برائت کردند. این واکنش ، گویای عمق شکاف بین بدنه اصلاحات و گردانندگان جبهه اصلاحات است.

حمیدرضا جلایی‌پور، تحلیلگر اصلاح‌طلب، این اقدام را «فول درشت» و «پاس گلی به تندروهای اسرائیلی» توصیف کرد. محمدجواد آذری جهرمی، وزیر پیشین، محتوای بیانیه را «نسخه‌ای کادوپیچ‌شده برای تسلیم ایران» دانست. حتی روزنامه هم‌میهن، که خود از رسانه‌های این جناح است، در تحلیلی هشت‌بندی به شدت به آن تاخت. این اجماع نادر درون‌جناحی علیه یک موضع‌گیری رسمی، نشان از یک اشتباه راهبردی بزرگ دارد.

در مقابل این هجمه گسترده، دفاعیات از بیانیه بسیار کمرنگ و محدود به چند چهره خاص بود. ابراهیم اصغرزاده با انتقاد از منتقدان، آنان را به «ایمنی‌سازی فضای سیاسی» و هم‌رأیی با روش‌های تندروی اصولگرایان متهم کرد.

صادق زیباکلام نیز آن را «واقع‌بینانه» خواند. اما این صداها در میان انبوه نقدها گم شد. حزب اتحاد ملت نیز تنها حزب حاضر در آن سو بود که از بیانیه حمایت کرد.

به نظر می‌رسد انتشار این بیانیه حاصل یک محاسبه نادرست از فضای ملتهب سیاسی کشور و میزان انسجام درونی بود. این حرکت نه‌تنها نتوانست ایده «آشتی ملی» را پیش ببرد، بلکه بهانه‌ای قدرتمند در اختیار رقبا قرار داد تا کل جریان اصلاحات را به «نرمش در برابر دشمن» متهم کنند. همچنین، این اقدام شکاف عمیق بین رهبران جبهه اصلاحات و بدنه اجتماعی و سیاسی آن را بیش از پیش عیان کرد و اعتبار این نهاد را به شدت خدشه‌دار ساخت.

در نهایت، این رویداد درس بزرگی برای تمامی جریان‌های سیاسی است که در فضای پرتنش کنونی، هر اقدام و بیانیه‌ای باید با درنظرگیری تمامی زوایا و پیامدهای آن باشد، زیرا هزینه یک اشتباه تاکتیکی می‌تواند به مراتب بیشتر از منافع احتمالی آن باشد. این بیانیه در عمل، توپی بود که در زمینی که مال خودی‌ها پنداشته می‌شد، به زیبایی برای گل زدن به دروازه خودی آماده شد.

  • نویسنده : تحریریه سیاست گستر
  • منبع خبر : سیاست گستر