رئیسجمهور در سیوهشتمین اجلاس رؤسای آموزش و پرورش سراسر کشور بر ضرورت رفع تبعیض در نظام آموزشی تأکید کرد و گفت: باید کاری کنیم که فرزندان خانوادههای کمبرخوردار از آموزش باکیفیت محروم نشوند و مدرسه برای همه کودکان محل عشق و امید باشد.
مسئله عدالت آموزشی همواره یکی از چالشهای بنیادین نظام تعلیم و تربیت ایران بوده است. اگرچه در قوانین و اسناد بالادستی کشور بر «آموزش رایگان و برابر» برای همگان تأکید شده، اما واقعیتهای میدانی نشان میدهد که کیفیت یادگیری میان مدارس مختلف بهشدت نابرابر است.
مدارس دولتی در بسیاری از نقاط کشور، بهویژه مناطق محروم، از امکانات حداقلی محروماند؛ در حالی که مدارس غیردولتی یا نمونههای خاص در شهرهای بزرگ به امکانات آموزشی و رفاهی قابلتوجهی دسترسی دارند. این شکاف نهتنها بر کیفیت آموزش اثر میگذارد بلکه مسیر آینده اجتماعی و شغلی دانشآموزان را نیز بهطور بنیادین تعیین میکند.
اظهارات اخیر رئیسجمهور، بازتابی از همین نگرانی است. پزشکیان با مقایسه وضعیت ایران با دیگر کشورها، به نوعی ناکارآمدی ساختار آموزشی در تحقق عدالت اشاره کرد. او با صراحت گفت که «باور نمیکند چرا در چنین جایگاهی هستیم» و این اعتراف تلویحی نشان میدهد که مشکل اصلی در ضعف اراده و برنامهریزی است، نه در فقدان منابع یا استعدادهای انسانی.
از زاویه اجتماعی، پیام پزشکیان اهمیت مضاعفی پیدا میکند. مدرسه تنها محل آموزش دروس نیست، بلکه کارگاه پرورش هویت ملی، اجتماعی و اخلاقی نسل آینده است. وقتی دانشآموز در کلاس درس احساس تبعیض کند یا امکانات مدرسهاش فاصله زیادی با همتایانش در مدارس برخوردار داشته باشد، این حس نابرابری به سایر عرصههای زندگی او نیز تسری مییابد. نتیجه آن، بیاعتمادی به نهادها، سرخوردگی اجتماعی و کاهش سرمایه انسانی خواهد بود.
از سوی دیگر، رئیسجمهور بر نقش بیبدیل معلمان و مدیران مدارس تأکید کرد. سخن او که «جایی مهمتر از مدرسه وجود ندارد» یادآور این حقیقت است که هر اصلاح ساختاری بدون توانمندسازی نیروی انسانی آموزش و پرورش به نتیجه نخواهد رسید. تغییر واقعی از کلاس درس آغاز میشود و سرمایهگذاری روی معلمان، مهمتر از هر پروژه عمرانی یا تجهیزاتی است.
اما نکته کلیدی در سخنان پزشکیان، توجه به دانشآموزان مناطق محروم و دورافتاده است. او اعلام کرد که دولت موظف است «راهی پیدا کند تا بیعدالتی از بین برود».
این عبارت، صرفاً یک شعار سیاسی نیست بلکه باید به یک برنامه عملیاتی تبدیل شود: از بازتوزیع عادلانه بودجه آموزشی و تجهیز مدارس روستایی گرفته تا طراحی سیاستهای حمایتی برای دانشآموزانی که به دلیل مشکلات اقتصادی از تحصیل بازمیمانند.
اگر این وعده در سطح سخن باقی بماند، سرنوشت آن مانند بسیاری از شعارهای گذشته خواهد بود؛ اما اگر به سیاستهای اجرایی و بودجهای گره بخورد، میتواند نقطه عطفی در آموزش و پرورش ایران باشد.
مسعود پزشکیان، رئیسجمهور، در سیوهشتمین اجلاس رؤسای آموزش و پرورش سراسر کشور گفت: «وظیفه داریم به گونهای آموزش بدهیم که هیچ دانشآموزی به خاطر شرایط مالی خانوادهاش از تحصیل باکیفیت محروم نشود. باید کاری کنیم همه بچهها با عشق به مدرسه بیایند.»
او با انتقاد از وضعیت موجود ادامه داد: «وقتی شرایط ایران را با کشورهای دیگر مقایسه میکنم، باورم نمیشود که چرا اینجاییم و نمیتوانیم بهتر باشیم. دردناک است که فرزندان ما در برخی مدارس دولتی احساس نارضایتی کنند؛ این برای جامعه قابل هضم نیست.»
پزشکیان با اشاره به نقش کلیدی مدارس در تغییر جامعه اظهار کرد: «هیچ جایی مهمتر از مدرسه نیست. معلم و مدیر میتوانند آینده کشور را بسازند. تغییر با زور و اجبار ممکن نیست، بلکه باید در رفتار و عمل خودمان نشان دهیم.»
رئیسجمهور همچنین تأکید کرد: «در مناطق دورافتاده نیز باید شرایطی فراهم شود که بیعدالتی از میان برود. درد مردم و نابرابری باید دغدغه همه ما باشد. اگر میخواهیم دانشآموزان را آموزش دهیم، باید خودمان در عمل الگو باشیم.»
بر پایه این تجربهها و سخنان پزشکیان، میتوان چند مسیر عملی برای ایران ترسیم کرد :
- توزیع عادلانهتر بودجه : منابع آموزشی باید بهگونهای تخصیص یابد که مدارس محروم سهم بیشتری دریافت کنند.
- حمایت ویژه از معلمان مناطق محروم : مشوقهای مالی، دورههای تخصصی و ارتقای رفاه میتواند انگیزه خدمت در این مناطق را افزایش دهد.
- تجهیز مدارس به فناوری و امکانات پایه: کتابخانه، آزمایشگاه کوچک و دسترسی دیجیتال در مدارس دورافتاده میتواند بخشی از فاصله را جبران کند.
- برنامههای حمایتی برای دانشآموزان کمبرخوردار: از بورسیه و تغذیه رایگان گرفته تا لوازمالتحریر و پوشاک، همگی میتوانند موانع اقتصادی تحصیل را از بین ببرند.
- جلب مشارکت جامعه محلی : شوراهای محلی، انجمنهای اولیا و مربیان و خیرین باید در کنار دولت برای کاهش نابرابریها فعال شوند.
سخنان پزشکیان درباره «پیدا کردن راهی برای رفع بیعدالتی» اگر تنها در سطح بیان باقی بماند، به سرنوشت بسیاری از وعدههای تکراری دچار خواهد شد. اما اگر این نگاه به سیاستهای اجرایی و بودجهای پیوند بخورد، میتواند نقطه عطفی در تاریخ آموزش و پرورش ایران باشد. عدالت آموزشی، پیششرط هرگونه توسعه پایدار است؛ بدون آن، جامعه با بازتولید تبعیض، سرخوردگی و کاهش سرمایه انسانی مواجه خواهد شد. اکنون انتظار عمومی این است که دولت، راهکارهای خود را از حرف به عمل تبدیل کند.
- نویسنده : نیما مجتبایی
- منبع خبر : سیاست گستر






















































هرمز
تاریخ : ۲۷ - مرداد - ۱۴۰۴اگه واقعاً عدالت آموزشی پیاده بشه خیلی از مشکلات ریشهای کشور حل میشه
حامدی
تاریخ : ۲۷ - مرداد - ۱۴۰۴حرف قشنگه، ولی چند دههست همین وعدهها رو شنیدیم
علیرضا
تاریخ : ۲۷ - مرداد - ۱۴۰۴مدرسه برای بعضیا شده جای رقابت پولدار و بیپول، این درست نیست
بیات
تاریخ : ۲۷ - مرداد - ۱۴۰۴کاش به معلمای مناطق محروم بیشتر اهمیت بدن، اونجا همه چی به عشق معلم میچرخه
روزبه
تاریخ : ۲۷ - مرداد - ۱۴۰۴تجربه کشورای دیگه نشون میده میشه فاصلهها رو کم کرد، فقط باید بخوان
اردلان
تاریخ : ۲۷ - مرداد - ۱۴۰۴وقتی بچه فقیر و غنی تو یه سطح آموزش ببینن، جامعه خیلی سالمتر میشه
آرزو
تاریخ : ۲۷ - مرداد - ۱۴۰۴ودجه آموزش و پرورش همیشه کمه، تا این مشکل حل نشه عدالت آموزشی هم در حد حرف میمونه
رضا
تاریخ : ۲۷ - مرداد - ۱۴۰۴خیلی وقتا مشکل اصلی امکانات نیست، مدیریت ضعیفه
یوسفی
تاریخ : ۲۷ - مرداد - ۱۴۰۴مدرسه باید جای امید باشه نه حسرت